کلمات جدید زبان نهم؛ درس چهارم

معنی(2)

کلمه(2)

معنی(1)

کلمه(1)

نزدیک

near

زیاد

a lot

هیچ وقت

never

حساب بانکی

account

اغلب

often

همیشه

always

بیرون

outside

پرسیدن

ask

آن جا

over there

زیرا

because

مردم

people

ساعت استراحت

break

بازی کردن

play

خریدن

buy

اداره ی پست

post office

تلفن زدن

call

پستچی

postman

تغییر کردن

change

خاموش کردن

Put out

ارزان

cheap

شارژ کردن مجدد

recharge

بچه ها

children

همین نزدیکی

round the corner

آمدن

come

یکسان

same

انجام دادن

do

نجات دادن

save

نگران نباش

don’t worry

خدمت

service

آسان

easy

آقا

sir

اورژانس

emergency

بعضی اوقات

sometimes

کارمند

employee

تمبر

stamp

پاکت نامه

envelope

ماندن در خانه

stay at home

بلیط الکترونیک

E-ticket

مطالعه کردن

study

سریع

fast

بردن

take

مورد علاقه

favorite

اتوبوس گرفتن

take a bus

ایستگاه آتشنشانی

fire station

دریافت کردن

take out

آتش نشان

firefighter

به آن ها، آن ها را

them

پمپ بنزین

gas station

فکر کردن

think

گرفتن

get

معمولا

usually

پیاده شدن

get off

بیدار شدن

wake up

سوار شدن

get on

خواستن

want

مشکل

hard

چرا

why

کمک کردن

help

کار کردن

work

این جا

here

کلمات مربوط به آخر کتاب(دیکشنری تصاویر)

کرایه کردن

hire

آوردن(بیمار) به اورژانس

bring to the ER

میز اطلاعات

Information desk

زنگ زدن به اورژانس

call the emergency

شغل

job

موسسه خیریه

charity

زندگی کردن

live

انجام دادن کارهای داوطلبانه

do voluntary work

گم شده

lost

اهدا کرن خون

donate blood

اصلی

main

تمیز نگه داشتن شهر

keep the city clean

به من، مرا

me

ارسال کردن ایمیل

send an e-mail

پول

money